کد مطلب:94647 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:115

خطبه 230-در سفارش به تقوا












[صفحه 574]

من شما را به پرهیزكاری و ترس از عقوبت خدا و فزونی در ستایشش، و بخاطر نعمات بی شماری كه بر شما ارزانی داشته، و بخاطر بلاهائی كه شما را در آنها آزموده سفارش می كنم. چه بسیار نعمتهائی را كه خاص شما گردانید و رحمتهائی را كه برایتان تدارك دید، اما شما زشتكاری پیشه كردید و دست به گناه آلودید. و باز خداوند مهربان، با چشم خطاپوشی بر شما و گنبهانتان نگریست و با اینكه در معرض مواخذه از كردار ناپسندتان قرار گرفتید، امانتان داد. بیاد مرگ باشید و از آن غافل نمانید. براستی چگونه چیزی را از یاد میبرید كه آن چیز از شما غافل نیست؟ و چگونه در طمع مهلت از چیزی هستید كه شما را امان و فرصتی ندهد؟! مردگانتان را دیدید- و بی آنكه بر چیزی سوار باشند بر دوش خویش، آنان را به گورستان بردید- آیا آنها برای شما پند و عبرتی نمیباشند؟ آنان را بی آنكه یارای فرود آمدن و قرار گرفتن در مزارشان باشند، شما در میان خاك جایشان دادید و لحظه ای بعد، چنان بود كه گوئی از اهالی و ساكنان این گیتی نبوده و سرای آخرت، منزل جاودان ایشان است. آنان از جهانی كه در آن مسكن گزیده بودند كوچیدند و در گوری كه از آن میگریختند، ماوا گرفتند. دیگر راه انابت

و بازگشت برویشان بسته شده و یارای كردار نیك ندارند. به دنیا دل بستند اما گیتی آنها را فریفت جهان را پشتیبان گرفتند، اما عاقبت آنها را بخاك نشاند. حال كه چنین است، در كردار نیك بشتابید تا خدایتان پاداش خیر دهد. بسوی خانه جاودانتان- كه شما اینك مامور آباد كردن آن هستید- بروید كه عاقبت بسوی آنجا خوانده می شوید. با شكیبائی بر طاعت خدا و دوری از معصیت و كفران نعمت، بكوشید و الطاف خدا را بر خود تمام كنید. زیرا فردای مرگ، به امروز بسی نزدیك است. وه كه ایام چه پر شتاب میگذرد! و چه زود لحظه ها و روزها و ماهها سپری می شوند. چه برق آسا، دوره عمر، سالی و سالهایش دو روزی و آنهم زود میگذرد و اختر زندگی خاموش می شود!


صفحه 574.